-
در قلب هزار پاره ی خاک
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 15:56
در روزنامه نام تو را دیدم و چهره ات را در پوستری که از حوالی ماه می آمد با نیلی خروشانت که بر کاغذی سفید حک شده بود همه جا خبر از توست در کنار جویباری لجن آلود و هتلی آرمیده در کرانه ی اقیانوس و صخره ها و بیفتک ها کودکانت یکدیگر را نمی شناسند - می گویند دنیا کوچک شده است - اگر چند نامت را بر کتیبه ی دل دارند و در...
-
$$$$$$
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 01:04
.~~~~~~~~~~$$$$$$ ~~~~~~~~~.$$$**$$ ~~~~~~~~~$$$"~~'$$ ~~~~~~~~$$$"~~~~$$ ~~~~~~~~$$$~~~~.$$ ~~~~~~~~$$~~~~..$$ ~~~~~~~~$$~~~~.$$$ ~~~~~~~~$$~~~$$$$ ~~~~~~~~~$$$$$$$$ ~~~~~~~~~$$$$$$$ ~~~~~~~.$$$$$$* ~~~~~~$$$$$$$" ~~~~.$$$$$$$.... ~~~$$$$$$"`$ ~~$$$$$*~~~$$ ~$$$$$~~~~~$$.$.. $$$$$~~~~$$$$$$$$$$....
-
مولانا
جمعه 30 شهریورماه سال 1386 01:02
رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن از من گریز تا تو، هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن ماییم و آب دیده، در کنج غم خزیده بر آب دیدهٔ ما، صد جای آسیا کن خیره کشی است ما را، دارد دلی چو خارا بکشد، کسش نگوید:...
-
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک
پنجشنبه 29 شهریورماه سال 1386 21:23
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک شاخه های شسته ، باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس ، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش به حال روزگار ... خوش به حال چشمه ها و دشتها خوش به حال دانه ها و سبزه ها خوش به حال غنچه های نیمه باز خوش به حال دختر میخک که...
-
یادم بمون
جمعه 16 شهریورماه سال 1386 03:02
یادم بمون یه وقت نرم ز یادت یادت باشه یادت باشه کی بود که هی عشقو نشون میدادت شبا که تنها توی راهی محو نگاه اون ستاره هائی یادت باشه که یارت یه گوشه ای نشسته تو تنهائی دل ناگرونم که ز یادت برم نمیره این غصه دیگه از سرم یادم بمون ای مهربون یه وقت نشی نامهربون
-
گفتم غم تو دارم
دوشنبه 12 شهریورماه سال 1386 16:18
گفتم غم تو دارم گفتا چشت درآید ! گفتم که ماه من شو گفتا دلم نخواهد ! گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا هوای گرمیست! اَه اَه! عرق درآمد ! گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا برو به سویی، تا گلّ نی درآید ! گفتم زمان عشرت دیدی که چون سرآمد گفتا که ای وای دیر شد! داد مامان درآمد !
-
سهراب سپهری
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 02:50
روشنی من گل آب ابری نیست بادی نیست می نشینم لب حوض گردش ماهی ها روشنی من گل آب پاکی خوشه زیست مادرم ریحان می چیند نان و ریحان و پنیر آسمانی بی ابر اطلسی هایی تر رستگاری نزدیک لای گلهای حیاط نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد نردبان از سر دیوار بلند صبح را روی زمین می آرد پشت لبخندی پنهان هر چیز روزنی دارد دیوار زمان...
-
اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش
پنجشنبه 8 شهریورماه سال 1386 19:07
اگه دلم تنگ میشه خیلی برات منو ببخش اگه نگام گم میشه تو شهر چشات منو ببخش منو ببخش اگه شبا ستاره ها رو میشمرم اگه همش پیش همه بهت میگم دوست دارم منو ببخش اگه برات سبد سبد گل می چینم منو ببخش اگه شبا فقط تورو خواب می بینم منو ببخش اگه تورو میسپرمت دست خدا اگه پیش غریبه ها به جای تو میگم شما منو ببخش اگه واسه چشمای تو...
-
نامه اسرار آمیز
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 20:04
محبت شدیدی که سابقا ابراز می کردم دروغ وبی اساس بود و در حقیقت نفرت به تو روز به روز زیادتر می شود و هرچه بیشتر ترا می شناسم پستی و وقاحت تو بیشتر در نظرم آشکار می گردد. در قلب خود احساس می کنم که ناچار باید از تو دور باشم و هیچگاه فکر نکرده بودم که شریک زندگی تو باشم زیرا ملاقاتهایی که اخیرا با تو کردم طبیعت و زمانه...
-
خلوت دل تنها ی من
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 19:19
د ر این خلوت سرا من هم به تنهایی لقب دارم پریشانی و شیدایی در اینجا هم شده کارم تو دنیای منی و من غزلهایم بنام تو میان عمق رویایم شدم محبوب و رام تو صدایت می کنم هر شب میان خواب و رویایم نمی دانی که هستم من ولی دیریست شیدایم میان ظلمت شبها غمم را با تو می گویم تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم نمی دانم چه...
-
باغ بارون زده
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 16:15
من از صدای گریه تو به غربت بارون رسیدم تو چشات باغ بارون زده دیدم... چشم تو همرنگ یه باغه تو غربت غروب پاییز مثل من از یه درد کهنه لبریز... با تو بوی کاهگل و خاک عطر کوچه باغ نمناک زنده میشه... با تو بوی خاک و بارون عطر ترمه و گلابدون زنده میشه... تو مثل شهر کوچیک من هنوز برام خاطره سازی هنوزم قبله معصوم نمازه... تو...
-
خواب بارون
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 01:54
تو همونی که توی موج بلا واسه تو دستامو قایق می کنم اگه موجا تو رو از من بگیرن قطره قطره آب می شم دق می کنم وای که دلم طاقت دوری تو نداره بغض نبودن تو اشکامو در میاره
-
رسوا ترین عاشق
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 01:29
نگاهی می کنی، ما رو مگه عاشق ندیدی، تو یا شاید دیدی و رسواترین عاشق ندیدی، تو یا ما مجنونیمو، خونه خرابی عالمی داره یا عشقت مونده و دست از سر ما بر نمی داره خداییش فرقی هم انگار نداره یا اگه داره دل رسوای ما بند کرده و بازم گرفتاره الهی دل خوشی باشه پناهت گلای رازقی تن پوش راهت الهی خوش خبر باشه قناری بخونه تا خروس...
-
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
چهارشنبه 31 مردادماه سال 1386 18:23
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت هیهات از این گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همیداشت از دولت هجر تو کنون دور نماندست نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید دور از رخت این خسته رنجور...
-
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
چهارشنبه 31 مردادماه سال 1386 18:20
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر...
-
آتش عشق
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 21:37
از آتش عشق هر که افروخته نیست با او سر سوزنی دلم دوخته نیست گر سوخته دل نه ای زمادور که ما آتش به دلی زنیم کاو سوخته نیست
-
غریب عشق
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 21:34
تن من خسته و سرده چشم اون با من چه کرده با تموم دل فریبیش می دونم بر نمی گرده از دو چشمونم می باره بارونی پر از ستاره بی وفا نبود ولی شد چون دیگه دوستم نداره دست من داره می لرزه عاشقی مفت نمی ارزه سبزی و طراوت عشق مثل یک گیاه هرزه به خدا خسته ام از درد شده ام پرپر و دلسرد می خوام فریاد بزنم آه آخ که اون با من چه ها...
-
ای نو بهار عاشقان داری خبر از یار ما؟ ( مولانا جلال الدین محمد)
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 15:33
ای نو بهار عاشقان داری خبر از یار ما؟ ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغها ای بادهای خوش نفس عشاق را فریاد رس ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی؟ کجا؟ ای فتنهِ روم و حبش حیران شدم کین بوی خوش پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفی؟ ای جویبار راستی از جوی یار ماستی بر سینها سیناستی بر جانهایی جان فزا ای قیل و ای قال تو...
-
bestfriend
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 15:30
-
عراقی و غزل
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 15:14
نخستین باده کاندر جام کردند ز چشم مست ساقی وام کردند چو با خود یافتند اهل طرب را شراب بیخودی در جام کردند لب میگون جانان جام درداد شراب عاشقانش نام کردند به غمزه صد سخن با جان بگفتند به دل ز ابرو دو صد پیغام کردند جمال خویشتن را جلوه دادند به یک جلوه، دو عالم رام کردند
-
آرزو
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:30
-
kiss
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:23
-
در جوانی غصه خوردم هیچکس یادم نکرد
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:18
در جوانی غصه خوردم هیچکس یادم نکرد در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد آرزوی مرگ کردم و مرگ هم یادم نکرد
-
شمع
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:14
عاشقم با هر بهونه مطمعنم خدا می دونه اگه بری بازم تنها می شم تو این غربت بی پروا می شم اما من دیونتم عاشتم ، هم خونتم مطمعنم ارزوهامون یکی میشه توی دلامون دست در دست من ده ای نازنین عاشقتم در کره ی ایران زمین عشق باز و همدم و یار در این دل من گرفتار ساده بگم دیونتم عاشقتم ، هم خو نتم
-
عکس
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:11
-
عکس
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:09
-
ترانه
دوشنبه 29 مردادماه سال 1386 13:03
ای تو بهانه واسه موندن .......... ای نهایت رسیدن ای تو خود لحظه بودن ........... تا طلوع صبح خورشید رو دمیدن ای همه خوبی همه پاکی ........ تو کلام آخر من ای تو پر از وسوسه عشق......... تو شدی تمامی زندگی من اسم تو هر چی که می گم......... همه تکراره تو حرفهای دل من چشم تو هر جا که می رم ........ جاریه تو چشمهای منتظر...
-
شعر
یکشنبه 28 مردادماه سال 1386 23:48
کاش رو خاکستر قلبم ،تو یه روزی پا بزاری این تن سوخته از عشقو با خودش تنها نزاری نرو افسانه من ناتمومه بدون اگه بری کارم تمومه بهت گفتم بیا دنیایه من باش کنارت حتی مردن ارزومه شنیدم تو دلت انگار میگفتی که عاشقی کجاست وفا کدومه عشق ای همه امیدواری های من ای که جانم را به خود آلوده ای ای که دایم با توهستم در خیال لحظه...
-
یونسنگ
یکشنبه 28 مردادماه سال 1386 23:31
-
یانگوم
یکشنبه 28 مردادماه سال 1386 23:29